بازگشت

روايت علي بن موسي الرضا


شيخ صدوق به سند خود از عبدالسلام بن صالح هروي روايت مي كند: «از دعبل بن علي خزاعي شنيدم، مي گفت: قصيده ام را براي مولايم علي بن موسي الرضا عليه السلام خواندم كه مطلع آن چنين بود:



مدارس آيات خلت من تلاوة

و منزل وحي مقفر العرصات؛



- مدارس آيات آسماني و معارف الهي از تلاوت قرآن خالي مانده و خانه ي وحي الهي مانند بيابان هاي بي آب و علف از سكنه تهي شده است.

آنگاه كه به اين قسمت رسيدم:



[ صفحه 52]





خروج إمام لا محالة خارج

يقوم علي اسم الله و البركات



تميز فينا كل حق و باطل

و يجزي علي النعماء و النقمات؛



- بي ترديد، امامي از آل پيامبر كه با نام خدا و بركات او قيام مي كند، ظهور خواهد كرد.

- او در ميان ما هر حق و باطلي را از هم جدا ساخته، و مردم را بر خوبي ها و بدي ها پاداش و كيفر مي دهد.

امام رضا عليه السلام به شدت گريست و سپس سرش را بالا گرفت و به من فرمود: اي خزاعي، اين دو شعر را روح القدس به زبان تو آورد. آيا مي داني اين امام كيست و كي ظهور مي كند؟

عرض كردم: سرورم، نمي دانم، تنها شنيده ام كه پيشوايي از شما ظهور خواهد كرد و فساد و تباهي را از چهره ي زمين مي زدايد و همان گونه كه از ظلم و ستم پر شده است، آن را آكنده از عدل و داد مي سازد.

حضرت فرمود: اي دعبل، امام و پيشواي پس از من فرزندم محمد است و بعد از محمد پسرش علي و پس از علي فرزندش حسن و بعد از حسن پسرش حجت قائم است كه در دوران غيبت او مردم منتظر ظهورش هستند و آنگاه كه ظهور نمايد همه، فرمانش را گردن مي نهند و اگر تنها از عمر دنيا يك روز باقي مانده باشد خداي - عز و جل - آن روز را چندان طولاني مي كند تا او ظهور كند و زمين را همان گونه كه پر از ظلم و ستم شده، سرشار از عدل و داد نمايد...» [1] .


پاورقي

[1] كمال الدين، ج 2، ص 373، ح 6؛ عيون، ج 2، ص 263، ح 35؛ بحار، ج 49، ص 237، ح 6، و ج 51، ص 154، ح 4، به نقل از عيون و كمال؛ فرائد السمطين، ج 2، ص 337، ح 591 و منتخب الانوار المضيئة، ص 38 و حلية الابرار، 2، ص 433(از ابن بابويه)؛ كفاية الاثر، ص 271 و اعلام الوري، ص 317 (از علي بن ابراهيم)؛ كشف الغمة، ج 3، ص 118(از اعلام الوري)؛ غاية المرام، ص 195 و ينابيع الموده، ص 454(از حمويني).