بازگشت

عيادت امام علي از صعصعه


طبري از ابويعقوب بن اسحاق بن محمد بن ابان بن لاحق نخعي روايت كرده است: «از امام عسكري عليه السلام شنيدم كه از پدر و جدش روايت مي كرد كه فرمود: صعصعة بن صوحان عبدي بيمار شد و مولايمان اميرالمؤمنين عليه السلام با جمعي از يارانش از وي عيادت نمودند. صعصعه از حضور حضرت، شادمان گشت. اميرالمؤمنين عليه السلام بدو فرمود: مبادا به دليل اينكه من از تو عيادت كردم بر ساير برادران ديني خود مباهات كني. سپس به قلوه سنگي كه ميان خانه ي وي بود نگريست و به يكي از يارانش فرمود: آن را به من بده. حضرت آن پاره سنگ را از او ستاند و آن را در دست مباركش چرخاند. ناگهان به ميوه ي «به» تازه اي تبديل شد و آن را به يكي از ياران خود داد و فرمود آن را قطعه قطعه كن و به هر يك از ما قطعه اي و به صعصعه و من نيز قطعه اي بده. وي اين كار را انجام داد. امام عليه السلام آن قطعه ي «به» را در دست چرخاند، به صورت سيبي در آمد و آن را به همان شخص داد و بدو فرمود: آن را قطعه قطعه نما و به همه ي افراد و به صعصعه و من هر يك قطعه اي بده و او اين عمل را انجام داد. سپس مولايمان علي عليه السلام آن قطعه سيب را در دست خويش به چرخش در آورد، ناگهان به قلوه سنگي تبديل شد و آن را به وسط اتاق افكند. صعصعه با ميل كردن اين دو قطعه ميوه از جا



[ صفحه 152]



برخاست و نشست و عرض كرد: اي اميرالمؤمنين، مرا شفا بخشيدي و بر ايمان من و يارانت افزودي - صلوات و درود خدا بر تو باد» [1] .


پاورقي

[1] نوادر المعجزات، ص 56 - 57، ح 22.