بازگشت

دوستداران علي


محمد بن ابراهيم بن اسحاق رضي الله عنه از علي بن حسن سائح از حسن بن علي عسكري نقل كرده كه گفت: «از آن حضرت شنيدم مي فرمود: پدرم از پدرش از جدش برايم روايت كرد كه رسول خدا صلي الله عليه و آله به علي بن ابي طالب عليه السلام فرمود: اي علي، تو را جز انسان هاي پاك سرشت، دوست نداشته و جز بدسرشتان، كينه ي تو را به دل ندارند. جز مؤمن دوستدار تو نبوده و جز كافر كسي تو را دشمن نمي دارد.

عبدالله بن مسعود به پاخاست و عرض كرد: اي رسول خدا، ما به نشانه و علامت انسان بدسرشت و كافر، به واسطه ي بغض و كينه و دشمني با علي در زمان حيات شما پي برديم ولي نشانه و علامت انسان بد نهاد و كافر پس از شما چيست؛ آنهايي كه به ظاهر اسلام را پذيرفته، ولي مكنونات قلبي خويش را مخفي كرده اند؟

حضرت فرمود: اي ابن مسعود، پس از اين، علي بن ابي طالب جانشين من و امامتان است. آنگاه كه علي به شهادت رسيد پس از او فرزندم حسن جانشين من و امام شما است و چون او به خداوند پيوست، حسين جانشين من و امام شما است. سپس نه نفر از فرزندان حسين يكي پس از ديگري پيشوايان شما و جانشينان من هستند كه نهمين فرد آنان قائم امت من است. زمين را آكنده از عدل و داد مي گرداند، همچنان كه از جور و ستم پر شده باشد. جز پاك سيرتان، آنها را دوست نداشته و جز بد نهادان، كينه ي آنها را به دل ندارند. جز مؤمن، دوستدار آنها نيست و جز كافر آنها را دشمن نمي دارد. كسي كه يك تن از آنها را رد كند، مرا رد كرده و كسي كه مرا رد كند، خداي - عز و جل - را رد نموده است. آن كسي كه يكي از آنان



[ صفحه 160]



را انكار نمايد، مرا انكار نموده و كسي كه مرا انكار كند، خداي - عز و جل - را انكار كرده است؛ چون اطاعت آنها، اطاعت از من و اطاعت از من، اطاعت از خدا است. سرپيچي از فرمان آنان، تمرد از فرمان من و نافرماني از من، نافرماني از خداي - عز و جل - است.

اي ابن مسعود، مبادا در درون خويش از آنچه داوري كردم ناخرسند گردي و كفر بورزي. به عزت و عظمت پروردگارم سوگند، من درباره ي علي و پيشواياني كه از فرزندان اويند، از روي هوا و هوس سخن نمي گويم. سپس حضرت دست هايشان را به سوي آسمان بلند كرد و عرضه داشت: بار خدايا، كساني كه جانشينان و پيشوايان امتم پس از من را دوست مي دارند، دوستشان بدار و دشمنانشان را دشمن دار و ياورانشان را ياري كن و خواركنندگانشان را خوار نما و زمين را از قائمي از آنها، كه حجت تو است خالي مگذار، چه آن حجت، ظاهر و آشكار باشد و يا غايب و پنهان، تا دين و آيين تو و حجت و برهان و نشانه هايت تباه نشود.

سپس فرمود: اي ابن مسعود، در اين دنيا چيزي را برايتان تدارك ديده ام كه اگر از آن جدا گرديد، به هلاكت خواهيد رسيد و اگر بدان چنگ زنيد، رهايي مي يابيد. و درود بر رهروان هدايت» [1] .



[ صفحه 161]




پاورقي

[1] كمال الدين، ص 261.