بازگشت

اهتمام به دو اصل تولي و تبري


سيره ي عملي امام عسكري عليه السلام در صحنه هاي اجتماعي، نكات برجسته اي براي پيروان آن حضرت دارد. يكي از مهم ترين فرازهاي سيره ي اجتماعي آن حضرت، توجه به دو اصل تولي و تبري مي باشد. در موارد متعدد و مناسبت هاي به دست آمده، امام يازدهم عليه السلام شيعيان را به دوستي اهل بيت عليهم السلام و بيزاري از دشمنان آنان ترغيب مي نمود. به عنوان مثال روزي علي بن عاصم كوفي كه مردي نابينا بود به محضر امام شرفياب شد. او ضمن گفت و گو با حضرت، ارادت خالصانه ي خويش را به خاندان نبوت اظهار نموده و گفت: من از ياري عملي شما ناتوانم و به غير از ولايت و محبت شما و بيزاري از دشمنانتان و لعن به آنان در خلوت ها سرمايه اي ندارم، با اين حال وضعيت من چگونه خواهد بود؟!

امام عسكري عليه السلام فرمود: پدرم از جدم رسول خدا روايت نمود كه: «مَنْ ضَعُفَ عَلي نُصْرَتِنا أَهْلِ الْبَيْتِ وَ لَعَنَ في خَلَواتِهِ أَعْداءَنا بَلَغَ اللهُ صَوْتَهُ اِلي جَميعِ الْمَلائِكَةِ... فَاِذا بَلَغَ صَوْتُهُ اِلَي الْمَلائِكَةِ اسْتَغْفَروُا لَهُ وَ أَثْنَوْ عَلَيْهِ؛ هركس توانايي ياري نمودن ما اهل بيت را نداشته باشد و در خلوت هايش به دشمنان ما لعنت بفرستد، خداوند صداي او را به همه فرشتگان مي رساند... هنگامي كه صداي او به فرشتگان برسد، آنان براي وي طلب آمرزش نموده و او را مي ستايند.» امام عليه السلام در ادامه مي فرمايد: آن فرشتگان مي گويند: «اَللهُمَ صَلِ عَلي رُوْحِ عَبْدِكَ هذَا الَذي بَذَلَ في نُصْرَةِ أَوْلِيائِهِ جُهْدَهُ وَ لَوْ قَدَرَ عَلي أَكْثَرَ مِنْ ذلِكَ لَفَعَلَ؛ خدايا بر روح اين بنده ات درود فرست كه در ياري اوليائش تمام تلاش خود را انجام مي دهد و اگر بيش از اين توانايي داشت انجام مي داد.» در اين حال از طرف خداي سبحان ندا مي آيد كه اي ملائكه ي من! من دعاي شما را در حق اين بنده ام اجابت كردم و بر روح او درود فرستادم و در رديف ارواح ابرار و از بهترين بندگان برگزيده ي خويش گردانيدم.» [1] .

احمد بن مطهر مي گويد: يكي از شيعيان به امام عسكري عليه السلام نامه نوشته و در مورد ارتباط با واقفيه [2] سؤال كرد. آن حضرت در جواب نوشت: «آن ها را دوست نداشته باشيد، به عيادت مريض هاي آنان نرويد، در تشييع جنازه هايشان شركت نكنيد، بر مرده هايشان نماز نخوانيد و در اين مورد فرقي نمي كند كه كسي امامت يكي از امامان معصوم را انكار كند يا اينكه فردي كه داراي مقام امامت از طرف خدا نيست را جزء امامان معصوم بداند و يا (مانند مسيحيان) قائل به تثليث باشد. بدانيد كه منكر آخرين امامان معصوم عليه السلام همانند انكار كننده ي امامان قبلي است و هركس به تعداد امامان بيفزايد مثل كسي است كه از امامان معصوم كم مي كند. [3] .


پاورقي

[1] بحارالانوار، ج50، ص316 و 317.

[2] واقفيه كساني هستند كه تا امام هفتم را قبول دارند و به امامان بعدي ايمان ندارند.

[3] الخرائج و الجرائح، ج2، ص685.