حوزه علميه سامرا


دوره اول



دوره اول حوزه علميه سامرا با ورود امام هادي و امام حسن عسكري(ع) به اين شهر آغاز مي شود كه امام به صورت حضوري و مكاتبه اي به نشر معارف الهي مي پرداخت و تعيين وكلا و نمايندگان از طرف ايشان در شهرهاي مختلف ايران و عراق و حجاز در حكم گسيل دانشمندان به حوزه هاي جديد شيعي بود. چنانكه دكتر جاسم حسين بنابر اخبار تاريخي مناطق اعزام نمايندگان امام(ع) را به چهار قسمت عمده تقسيم مي كند: 1 - ناحيه بغداد، مدائن، سواد و كوفه 2 - ناحيه بصره و اهواز 3 - ناحيه قم و همدان 4 - ناحيه حجاز، يمن و مصر



به عنوان نمونه بايد به برخي از رويات اشاره كرد كه سوال «محمد بن علي كاشاني » در موضوع توحيد و پاسخ امام هادي(ع) رانقل كرده اند و اين غير از ارتباطاتي است كه در مورد اخذ وجوهات شرعي انجام مي گرفته است.



در مكتب امام هادي(ع) به نكات زير برمي خوريم: 1 - اصالت قرآن 2 - نشر كلام شيعي 3 - نشر فرهنگ دعا و زيارت



4 - برخورد قاطع با دشمن عقيدتي و سياسي



امام(ع) در جواب نامه اي كه از «جبر و تفويض » سؤال شده است جايگاه قرآن و اصالت آن را اين گونه بيان مي دارد: «بدانيد - خدايتان رحمت كند - كه ما در روايت و اخبار بسياري كه وارد شده نگريستيم و چنين يافتيم كه آنچه همه فرق اسلام كه خدا را مي شناسند نقل كرده اند از دو گونه خارج نيست 1 - يا حق است كه بايد پذيرفت 2 - يا باطل است كه بايد رد كرد.



و امت همه اتفاق دارند كه «قرآن » نزد همه فرقه هاي اسلام حق است. همگي به حقانيت آن اعتراف دارند و در اين مساله به حقيقت رسيده و حق را يافته اند چون پيغمبر(ص) فرموده: «امت من همه با هم گمراه نشوند» و خبر داده كه «آنچه مورد اجماع امت باشد حق است به شرط اينكه هيچ اختلافي درميان نباشد» و قرآن حق است و درباره نزول آن از جانب خدا و درستي اش اختلافي نيست. پس اگر حديثي مورد تصديق و تاييد قرآن بود و جمعي از امت منكر شدند به ناچار بايد دست از انكار بكشند و بدان اقرار كنند به حكم اينكه همه صحت قرآن را پذيرفته اند. و اگر به جحد و انكار ادامه دهند محكوم به خروج از دين اند. آن گاه نخسين خبري را كه مورد تصديق قرآن كريم است آورده و قرآن را بر صحت آن گواهي گرفته است و آن حديث جز حديث «ثقلين » نيست كه با آيه «انما وليكم الله » راست مي آيد»



امام علي النقي(ع) با توجه به ماجراي مرموز صوفيه در عصر خويش كه مردم را از حضور سياسي و عبادت واقعي دور مي دارند با نشر فرهنگ دعا و زيارت و با عرفان ناب شيعي به ستم ستيزي و دشمن شناسي مي پردازد و لزوم دوستي اهل بيت عصمت را ياد آور مي شود.

حوزه علميه سامرا با ورود امام هادي و امام حسن عسكري(ع) به اين شهر آغاز مي شود كه امام به صورت حضوري و مكاتبه اي به نشر معارف الهي مي پرداخت

امام حسن عسكري (ع)



امام علي النقي(ع) پس از بيست سال تبعيد در سامرا در سال 254 هجري با زهر به شهادت مي رسد و امام حسن عسكري(ع) امامت امت رابر عهده مي گيرد دوره امامت امام حسن عسكري(ع) همه در سامرا سپري شده است و از اين رو به ايشان «عسكري » مي گويند حضور امام در اين شهر مي توانست براي حوزه علميه سامرا نقش آفرين باشد ليكن امام همواره تحت نظر بود و شيعيان كمتر مي توانستند با ايشان ملاقات كنند.



پس از شهادت امام حسن عسكري(ع) حضرت مهدي(عج) به امامت رسيد كه دوران امامت ايشان به دو عصر غيبت صغري و كبري منجر گرديد و در عصر غيبت صغري نواب خاص ايشان عموما در بغداد سكني گزيدند و حوزه سامرا از رونق افتاد.







دوره دوم



هر چند شهر سامرا خالي از رجال علم نبوده و همواره مورد توجه شيعه بوده است ليكن به سبب توجه خاص عباسيان به اين شهر نواب امام زمان(ع) از حوزه علميه سامرا به بغداد رفته براي برخي از شهرهاي مهم شيعي نيز نمايندگاني انتخاب كردند بدين ترتيب حوزه سامرا پس از غيبت صغري به ركود علمي رسيد.







دروه سوم



اين دوره با ورود حضرت آية الله العظمي ميرزا سيد محمد حسن شيرازي (قدس سره) به شهر سامرا آغاز مي گردد.



آية الله العظمي حاج ميرزاي محمد حسن شيرازي - قدس سره - سال 1287 هجري به زيارت خانه خدا مشرف شد و در اين سفر قصد اقامت در مدينه منوره را داشت كه ميسر نشد و به نجف اشرف بازگشت سپس قصد نمود تا در مشهد الرضا(ع) اقامت نمايد ولي ممكن نشد بالاخره در شعبان 1290 هجري به شهر مقدس سامرا مهاجرت نمود با هجرت ميرزاي شيرازي به سامرا حوزه علميه اين شهر پس از گذشت سالهاي متمادي مركز اسلام و بزرگ دانشگاه علوم اسلامي شيعه اماميه گرديد. علامه محقق شيخ آقا بزرگ تهراني دانش پژوهان مكتب ميرزاي شيرازي را كه به تحصيل و تحقيق مشغول بودند بالغ بر سيصد و هفتاد نفر نام برده است.







اسلوب تدريس



آية الله العظمي شيرازي (متوفي 1312) نخستين مجتهدي است كه شيوه اجتهادي شيخ انصاري را ترويج كرد و در حوزه علميه سامرا اسلوبي خاص در تدريس را پيش گرفت كه به شيوه سامرا معروف شد وي مساله را در حوزه درس خويش مطرح مي نمود و طلاب و فضلا ابعاد مختلف آن را مورد بررسي قرار مي داند و زماني كه به مشكلي برمي خوردند ميرزا با بياني شيوا به حل اشكال اقدام مي ورزيد لذا درس وي خاص كساني بود كه در فقه و اصول مدارج عالي را طي كرده به تحقيق و بررسي مشغول بودند.

امام علي النقي(ع) با نشر فرهنگ دعا و زيارت و با عرفان ناب شيعي به ستم ستيزي و دشمن شناسي مي پردازد و لزوم دوستي اهل بيت عصمت را ياد آور مي شود.

امام حسن عسكري



از ويژگي هاي تدريس ميرزاي شيرازي بارور كردن استعداها و شخصيت دادن به طلاب و فضلاي حاضر در درس بود و هر كس سخني داشت سخنش شنيده مي شد و در نهايت استاد به بيان نظر خود مي پرداخت.



آية الله العظمي اراكي در مورد ارج نهادن به مقام علم و شخصيت فضلا در حوزه درس ميرزاي شيرازي فرمود: «حاج شيخ علي روزدري تصميم گرفت كه تقريرات درس ميرزا را چه در عقليات چه در مباحث الفاظ بنويسد در كمال مداقه شرح و بسط تقريرات ميرزاي شيرازي را نوشت.



ميرزا به افراد خانه سپرده بود كه اگر شيخ علي دروزي نصف شب هم به خانه آمد اجازه دهيد وارد شود تا نوشته هاي خود را به من نشان دهد تا اگر نيازي به حك و اصلاح دارد حك و اصلاح نمايم.»



«آقاي حاج شيخ عبدالكريم حائري معتقد بود كه كفايه مرحوم آخوند خراساني عقلياتش را از رسائل شيخ گرفته و مباحث الفاظش را از تقريرات شيخ علي روزدري جوهر كشي كرده است.»



عده اي عقيده دارند كه ميرزاي شيرازي بر شيخ انصاري هم تقدم دارد و بزرگان طبقه بعد همه از شاگردان اويند مثل آخوند خراساني، سيد محمد كاظم يزدي، سيد حسن صدر، سيد محمد فشاركي، ميرزا محمد تقي شيرازي، شريعت اصفهاني. چنانكه شاگردان وحيد بهبهاني نيز مقام علمي و اعلميت استادشان را به اثبات رسانده اند.







فلسفه هجرت



از جمله مسايل در زندگي حضرت آية الله العظمي سيد محمد حسن شيرازي(قدس سره) هجرت ايشان به شهر مقدس سامرا است چه آنكه وي از بزرگان حوزه علميه نجف اشرف بوده است حوزه اي كه سابقه چندين صد ساله داشت و موقعيت علمي ايشان در آنجا تثبيت شده بود پس چه انگيزه اي ميرزاي شيرازي را روانه سامرا كرد؟



چنانكه گذشت ميرزاي شيرازي قبل از هجرت به سامرا مي خواست در مدينه منوره اقامت كند ولي برايش ممكن نشد پس به سامرا هجرت كرد علت اين امر را بايد توجه آن بزرگوار به وحدت برادران شيعه و سني دانست.



پس از ميرزا شاگردانش نيز پرچمدار دين و قرآن و سياست اسلامي گرديدند و با ايجاد حكومت اسلامي در لارستان از سوي آية الله سيد عبد الحسين لاري خواستار وحدت مذهب و سياست و مشروطه مشروعه شدند و شيوه استاد را در مبارزه پي گرفتند.



آية الله العظمي ميرزا محمد تقي شيرازي از شاگردان نام آور حوزه سامرا و مكتب جهاد و مبارزه ميرزاي شيرازي بزرگ است وي از نخستين مهاجران به حوزه علميه سامرا است كه از محضر ميرزاي شيرازي بهره برد و او از برترين شاگردان او گرديد و خود به تدريس و تربيت دانشجويان علوم اسلامي همت گمارد ميرزا محمدتقي شيرازي پس از درگذشت ميرزا محمد حسن شيرازي مرجع تقليد شيعيان جهان گرديد و به حوزه علميه كربلا منتقل شد و انقلاب عراق را در آن حوزه آغاز كرد.




***