نگاهي به قرآن منسوب به امام حسن عسكري (ع)


آستانه مقدّسه قم كه به بركت وجود مرقد نوراني و شريف حضرت فاطمه معصومه عليهاالسلام در سال 1314 ش. فعاليت خود را آغاز نمود، يكي از قديميترين موزههاي كشور محسوب ميگردد كه آثار و نفايس تاريخي و هنري فراواني در آن نگهداري ميشود. تنوع موضوعي آثار تاريخي، از ويژگيهاي اين موزه به شمار ميرود كه از آن جمله است:

1. گنجينه قرآنهاي نفيس خطّي.

2. مسكوكات ادوار اسلامي و پيش از اسلام.

3. آثار كاشيكاري.

4. ظروف سفالينه.

5. تابلوهاي نقاشي.

6. آثار خاتمكاري و منبّتكاري.

7. آثار حجّاري.

8. پارچههاي ابريشمي دستبافت.

9. قالي و قاليچههاي ابريشمي دستبافت.

اينك به جهت اهميت موضوع، ابتدا براي آشنايي با بخش قرآنهاي نفيس خطّي موزه، توضيحاتي ارائه و سپس قرآن منسوب به امام حسن عسكري عليهالسلام معرفي ميشود.

گنجينه قرآنهاي خطي موزه

اين بخش به لحاظ تعداد آثار و برخورداري از شيوههاي ممتاز هنر «كتابآرايي» مانند تذهيب، تجليد و خوشنويسي اهميت بسيار زيادي دارد. برخي از قرآنهاي موزه در قرون آغازين حيات اسلام، يعني در قرن دوم و سوم همزمان با حكومت خلفاي عباسي كتابت شده و برخي نيز در ساير ادوار اسلامي، مصادف با دوره حكومت آل بويه، سلجوقيان، ايلخانيان، تيموريان، صفويان و قاجاريه كتابت شده است.

قديميترين قرآن موزه در سال 198 ق. نوشته شده و در آغاز آن، نام مأمون ـ خليفه عباسي ـ مشهود است. بعضي از قرآنها روي پوست، برخي روي پارچه و مابقي روي انواع كاغذ نوشته شده است.

قديميترين قرآن موزه در سال 198 ق. نوشته شده و در آغاز آن، نام مأمون ـ خليفه عباسي ـ مشهود است. بعضي از قرآنها روي پوست، برخي روي پارچه و مابقي روي انواع كاغذ نوشته شده است.

قرآنهاي موزه عمدتا به خط كوفي، ثلث، نسخ، محقق و ريحان ميباشد كه برخي،ازابتدا تا انتها به يك شيوه خط خوشنويسي و تعدادي ديگر به شكل توأمان نويسي، كتابت شده است.

اكثر آيات قرآن با مركّب مشكي و برخي ديگر نيز با آب طلا و رنگ لاجوردي تحرير شده است. بخشي از قرآنهاي موزه داراي ترجمه فارسي است كه در بعضي از آنها همزمان با كتابت متن آيات، نگارش ترجمه نيز به دنبال آن انجام پذيرفته ولي در برخي از نسخهها پس از سپري شدن مدت زماني طولاني ترجمه فارسي به خط نسخ يا نستعليق بر آن افزوده شده كه تنوع سبك «ترجمه» در دورهها و قرون مختلف ـ كه بيانگر سير تاريخي تحول زبان و ادب پارسي است ـ از نكات حائز اهميت در قرآنهاي مترجَم ميباشد.

در اين بخش، آثار ارزشمندي از خطاطان ادوار اسلامي همچون: ميرزا احمد نيريزي، فيض الله لاهوري، شمسالدّين عبدالله، دوست محمد بن سليمان الهروي و علي نقي بن محمد كبير ربّاني، موجود ميباشد.

اكثر صفحات قرآنها با بهرهگيري از هنر زيبا، ظريف و پر كار «تذهيب» مزيّن شده و با استفاده از نقوش زيباي گل و بوته اسليمي، تُرَنج، سرترنج، لچك ترنج، شمسه و شرفه، جدول كشي و كمند زرين، زنجيره و به كمك انواع رنگها مانند لاجورد، شنجرف و طلا به شيوهاي بسيار زيبا و دلانگيز آراسته شده است.

قرآنهاي موزه عمدتا داراي انواع جلدهاي زيبا شامل جلد چرمي ساده، چرمي سوخت ضربي، سوخت معرّق، جلد طلاكوب، جلد روغني (لاكي) با تزئينات گل و مرغ و بوته و همچنين برخي قرآنها داراي جلد طلاپوش با سرطبل ميباشد.

يادگاري از عترت

اينك به معرفي يكي از قرآنهاي نفيس موزه ميپردازيم:

اين قرآن به شماره 1204 در «دفتر اموال فرهنگي موزه» به ثبت رسيده و تمامي صفحات آن به خط كوفي نوشته شده است.

اين اثر گرانقدر، با توجه به نوع خط و نوع تزئينات و كتابت آن بر روي پوست، به قرن سوم هجري تعلق دارد.

قرآن مورد بحث، داراي 324 ورق است و ابعاد هر ورق 17 × 5/23 سانتيمتر و داراي قطع وزيري كوچك بياضي است. جلد آن چرمي با نقوش ترنج و سرترنج و لچك ترنج ضربياست.

در آخرين صفحه قرآن، ذيل كادر مستطيلي كه داراي نقوش ساده گياهي است، عبارتي الحاقي و متفاوت با خطّ اصلي قرآن (كوفي) در دو سطر، به خط نسخ كهن مشاهده ميشود كه به واسطه آن، اين قرآن شريف به امام حسن عسكري عليهالسلام نسبت داده شده است. متن عبارت چنين است:

«...حسن بن علي رضيالله... سنه احدي...»

وقف اين كتاب به آستانه مقدسه حضرت معصومه عليهاالسلام در دوره صفوي صورت گرفته است. واقف اثر، شاه قلي مُهردار(1) استدر سال 956 ق. به وقف آن اقدام نمودهو وقفنامه در ابتداي كتابت مشاهده ميشود.

هر صفحه از قرآن، داراي دوازده سطر است. سر سورهها و ترنجهاي حواشي صفحات با قلم زرّين كتابت شدهوصفحات اوليه قرآن داراي رادّهنويسي(2) است.

خط كوفي به كار رفته در اين قرآن، از جمله خطوطي است كه از نظر رعايت دقيق اصول «خوشنويسي» اهميت فوق العاده داشته و از نقطه نظر زيبايي شناختي و مهارتهاي گرافيكي، بسيار حائز اهميتاست.

در اين اثر گرانقدر دو شيوه اعراب گذاري را مشاهده ميشود:

1. اعراب گذاري به شكل نقطههاي شنجرفي.

2. اعراب گذاري رايج معمولي (به شكل فتحه، كسره، تشديد و...)

البته هر دو نوع آن، الحاقي است و بعدها پس از كتابت قرآن به انجام رسيده؛ ليكن اعراب گذاري با نقطه شنجرفي، از قدمت بيشتر و اعراب گذاري دوم، از قدمت كمتري برخوردار است.

يادآوري اين مهم خالي از فايده نيست كه قرآنهاي مكتوب در صدر اسلام تا سال 67 ق. فاقد اعراب بودند؛ بعدها چون قرائت قرآن بدون اعراب باعث بروز برخي مشكلات ميشد، لزوم اعراب گذاري قرآن ضرورت يافت.

بنابر قول مشهور، اميرمؤمنان عليبن ابيطالب عليهالسلام شاگردش ابوالأسود دوئلي (متوفّاي 69 ق.) را امر فرمود كه به منظور حفظ و پاسداري از زبان عربي ـ به ويژه جهت تسهيل در امر قرائت قرآن ـ قواعدي وضع كند.

ابوالأسود براي نشانه گذاري فتحه، كسره و ضمّه، «نقطه» را انتخاب كرد كه با رنگي متفاوت با خط قرآن نوشته ميشد؛ بدين ترتيب كه براي فتحه، يك نقطه بالاي حرف و براي كسره، يك نقطه در زير حرف و براي ضمّه، يك نقطه در وسط يا در جلوي حرف قرار ميدادند و دو نقطه، علامت تنوين بود.

اين روش تا سال 175 ق. (اواخر قرن دوم) ادامه داشت؛ در عهد خلافت سفّاح، خليل بن احمد فراهيدي، نقطههاي ابوالأسود را به نشانههاي ـَـِـُ تبديل نمود و همچنين وي توانست همزه، تشديد و تنوين را وضع نمايد.

همانگونه كه اشاره شد، در اين كتاب شريف علاوه بر اعراب گذاري به نقطه، در بسياري صفحاتْ اعراب رايج فعلي با مركّب مشكي به شكل فتحه، كسره، سكون، تشديد و... مشاهده ميشود كه به شكلي بسيار ابتدايي و غير هنري انجام شده و به زيبايي صفحات قرآن لطمه وارد نموده است. اين اعراب گذاري، الحاقي است و به نظر ميرسد مدتها پس از كتابت متن قرآن صورت گرفته باشد.

در آخرين صفحه قرآن، ذيل كادر مستطيلي كه داراي نقوش ساده گياهي است، عبارتي الحاقي و متفاوت با خطّ اصلي قرآن (كوفي) در دو سطر، به خط نسخ كهن مشاهده ميشود كه به واسطه آن، اين قرآن شريف به امام حسن عسكري عليهالسلام نسبت داده شده است. متن عبارت چنين است:

«...حسن بن علي رضيالله... سنه احدي...»

در مورد قرآن مورد بحث، اگر چه دليل قطعي بر اين انتساب در دست نداريم ـ چون نوع خط و شيوه كتابتِ عبارتي كه باعث انتساب اين قرآن شده با شيوه كتابت و نوع خطي كه در سراسر قرآن مشاهده ميشود متفاوت است ـ اما از آنجا كه ائمه معصومين عليهمالسلام خود در زمره كُتّاب و حُفّاظ قرآن و مهمتر اين كه نزديكترين افراد بشر و عاملترين آنها به قرآن محسوب ميشوند، لذا هيچ بُعدي ندارد كه برخي قرآنها توسط ائمه معصومين عليهمالسلام كتابت شده و از گزند حوادث مصون مانده و به دست ما رسيده، اگرچه فاقد نام كاتب باشد.

البته علاوه بر قداست ويژهاي كه قرآن كريم دارد، شرافت و عظمت كاتب نيز ـ به ويژه اگر امام معصوم عليهالسلام باشد ـ امتياز ديگري بر اين كتاب الهي و معجزه جاويد نبوي، ميافزايد.

همان گونه كه اشاره شد، وقف اين قرآن به آستانه حضرت معصومه عليهاالسلام در دوره صفوي توسط «خليفه شاه قلي مُهردار» صورت پذيرفته و داراي وقفنامهاي در 9 سطر است كه مفاد آن به شرح ذيل ميباشد:

«بسم الله الرّحمن الرّحيم، الحمدلله الّذي جعل الوقف ذريعه لنيل السّعادات الاُخرويه في دارالقرار والصّلوه والسّلام الاتّمان و الاكملان الاشرفان علي سيّدالأنبياء والمرسلين محمّد و آله الطاهرين الاخيار و بعد فقد وقف هذا المصحف المجيد الذي لا يأتيه الباطل من بين يديه ولا من خلفه تنزيل من حكيم حميد، الحضرت الأمير الجليل عمده الأجلاّء في زمانه خليفه شاه قلي مُهردار علي المؤمنين المتوطّنين و المجاورين والزّايرين روضه السّيّده العلّيه، العلويه الزّكيه الطّاهره النّقيه سليله ائمّه اطهار ستّي فاطمه بنت الامام الهمام ابي ابراهيم موسي بن جعفر صلوات الله و سلامه عليهما و عليها مشروط بأن يكون المصحف الشّريف موضوعا في داخل قُبّتها الشّريفه ولايخرج منها الي مكان من الأمكنه لايرهن ولابغيره، وقفا صحيحا شرعيا مؤبّدا مخلّدا بحيث لا يورث ولا يباع ولا يرهب ولا ينقل بوجه من الوجوه ولابغير، فمن غيّره او بدّله فانّما اثمه علي الّذين يبدّلونه. و كان ذلك في شهر ربيع الاوّل المنتظم في سلك شهور سنه ستّ و خمسين و تسعمائه هجريه و الحمد وحده العزيز.»

در اين «وقفنامه» ضمن حمد و ثناي الهي، به وقف اين قرآن شريف بر جميع مؤمنان، ساكنان، مجاوران و زائران حرم حضرت فاطمه معصومه عليهاالسلام دختر موسي بن جعفر عليهالسلام اشاره شده، و تاريخ وقف در انتهاي وقفنامه، 956 ق. (همزمان با حكومت شاه طهماسب اول صفوي 930 - 984 ق.) تصريح شده است.

***

1. «مُهردار»: از سمت هاي رايج دربار صفوي.

2. «رادّه نويسي»: روشي در تنظيم كتاب است. در گذشته چون شماره گذاري صفحات مرسوم نبوده، اين شيوه رواج داشته است. در اين روش، اولين كلمه صفحه ما بعد، در ذيل صفحه ماقبل نيز نوشته مي شد تا با كمك آن، ترتيب صفحات مشخص شود و پشت سر هم قرار گيرد.