امام عسكري و فرزند ام غانم


شيخ طوسي از سعد بن عبدالله اشعري از ابوهاشم داود بن قاسم جعفري روايت كرده كه: «گفت: نزد ابومحمد عليه السلام بودم كه براي مردي از اهالي يمن اجازه خواستند، خدمت حضرت برسد [حضرت اجازه دادند] و مرد يمني وارد شد. او فردي تنومند و داراي قامتي بلند بود. هنگام ورود، حضرت را به ولايت (مؤمنان) سلام داد.

با خود گفتم: كاش مي دانستم اين شخص كيست؟ ابومحمد عليه السلام به او فرمود: اين شخص از فرزندان آن زن عربي است كه سنگ ريزه اي داشت و پدرانم با مهرهاي خويش آن را مهمور نموده و آن سنگ ريزه نقش پذيرفته است. سپس حضرت بدو فرمود: آن سنگ ريزه را بده. او پاره سنگي را بيرون آورد و حضرت در قسمتي از آن كه صاف بود مهر زد و جاي مهر بر آن باقي ماند، گويي هم اكنون نقش انگشتري حضرت را كه «حسن بن علي» است مي خوانم.

سپس آن مرد برخاست و مي گفت: رحمت و بركات الهي بر شما اهل بيت، فرزنداني كه برخي از بعض ديگر وجود مي آيند. گواهي مي دهم كه حق تو، حقواجب است، مانند وجوب اميرالمؤمنين و ائمه عليهم السلام و حكمت و ولايت به وجود تو پايان يافته و به راستي كه تو آن ولي خدايي كه هيچ كس را عذري براي نشناختن تو نيست. نامش را از او پرسيدم، گفت: نام من مهجع بن صلت بن عقبه بن سمعان بن غانم بن ام غانم است، همان زن اعرابي يمني، صاحب سنگ ريزه اي كه اميرالمؤمنين عليه السلام آن را مهر كرده بود» [1] .

***

[1] الغيبه، ص 122؛ اعلام الوري، ص 353؛ خرايج، ج 1، ص 428؛ كشف الغمه، ج 3، ص 220؛ ثاقب المناقب، ص 245؛ اثبات الوصيه، ص 211؛ مدينه المعاجز، ص 564؛ بحار، ج 50، ص 302.