ادله امامت حضرت عسكري (ع) را بفرمائيد؟


علي بن عمر نوفلي مي گويد: در خدمت امام هادي (عليه السلام) بودم كه ناگهان فرزندش محمّد در صحن حياط حاضر شد، عرض كردم قربانت گردم امام بعد از شما اين است؟ فرمود: نه بعد از من فرزندم حسن امام شما خواهد بود.
عبد اللَّه بن محمد اصفهاني مي گويد: حضرت هادي (عليه السلام) فرمود: امام بعد از من كسي است كه بر من نماز بخواند، راوي مي گويد: ما تا اين هنگام ابو محمد را نمي شناختيم، پس از اين كه حضرت هادي از دنيا رفتند ابو محمّد آمد و بر وي نماز خواند.
علي بن جعفر مي گويد: هنگامي كه حضرت ابو الحسن وفات كردند من حاضر بودم، در حين وفات پسرش حسن را به طرف خود دعوت كردند و گفتند: اينك خداوند را شكرگزاري كن كه امر تازه اي را بر عهده شما گذاشته است.
عبد اللَّه بن مروان انباري مي گويد: من در هنگام وفات ابو جعفر محمّد بن علي (عليه السلام) حضور داشتم، در اين هنگام ابو الحسن پيش آمد و كرسي براي آن جناب گذاشتند و روي آن نشت و اهل بيتش هم پيرامون وي را گرفتند، پسرش ابو محمد هم در آن جا حاضر بود، پس از اين كه از جريان غسل و كفن پدرش فارغ شد روي خود را به طرف ابو محمد كرد و فرمود: اي فرزندم! خداوند را شكرگزاري كن براي اين امر تازه كه به شما داده است.
علي بن مهزيار مي گويد: به حضرت ابو الحسن عرض كردم: اگر خداي نكرده براي شما اتفاقي بيفتد امر امامت در اختيار چه كسي خواهد بود؟ فرمود: امامت بعد از من بر عهده فرزند بزرگ­تر من خواهد بود- و مقصودش از فرزند بزرگ­تر حسن (عليه السلام) بود.
علي بن عمرو عطار مي گويد: خدمت حضرت ابو الحسن (عليه السلام) رسيدم در هنگامي كه ابو جعفر- يعني محمّد- فرزند آن حضرت هم زنده بودند، و من گمان مي كردم وي امام است، عرض كردم: قربانت گردم كدام يك از فرزندان تو امام است؟
فرمود: سكوت كنيد تا دستورم در اين باره صادر گردد و به شما برسد، راوي مي گويد:
بعد از اين براي آن جناب نوشتم امامت بعد از شما در اختيار كيست؟ فرمود: فرزند بزرگ تر من امام است، راوي مي گويد: ابو محمّد از جعفر بزرگ تر بود.
سعد بن عبد اللَّه از گروهي از بني هاشم كه يكي از آنها حسن بن حسن افطس است روايت مي كند كه در روز وفات محمّد[1] بن علي بن محمّد (عليه السلام) در منزل حضرت هادي (عليه السلام) حاضر شديم تا آن حضرت را تسليت و تعزيت بگوئيم، در وسط حياط فرش پهن كرده بودند و امام هادي (عليه السلام) روي آن نشسته بود و مردم هم پيرامون وي را گرفته بودند.
راوي مي گويد: ما شمرديم در حدود يك صد و پنجاه مرد از آل ابي طالب و بني عباس در خدمت آن حضرت بودند، جزو گروهي از مواليان و ساير طبقات مردم، در اين هنگام حسن بن علي فرزندش در حالي كه پيراهنش را از جلو پاره كرده بود ظاهر شد، پدرش بر وي نگريست و فرمود: اي پسرم اينك خداوند را سپاسگزاري كن براي اين امر تازه اي كه در عهده شما گذاشته. پسر جوانش از شنيدن اين كلام گريه كرد و كلمه استرجاع بر زبان راند، و فرمود: الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ، و سن شريف او در اين وقت بيست سال مي شد، ما در اين روز وي را شناختيم و يقين كرديم كه پدرش با اين اشاره وي را به عنوان امامت به مردم معرفي كردند.
ابو بكر فهفكي مي گويد: حضرت ابو الحسن هادي براي من نوشتند: فرزندم ابو محمد پاكدل ترين و خالص ترين آل محمد است و برهان و حجت او از همه قوي تر مي باشد، و او بزرگ ترين فرزند و جانشين من خواهد بود و داعي امامت و احكام آن به وي منتهي خواهد شد، هر چه ميل داري از وي سؤال كن؛ زيرا كليه احتياجات تو در نزد او موجود است، و آلات و ادوات امامت هم در نزد وي خواهد بود.
يحيي بن يسار قنبري گويد: حضرت ابو الحسن (عليه السلام) قبل از چهار ماه از وفاتش به فرزندش وصيت كرد، و او را براي امامت معرفي نمود، مرا با گروهي از مواليان و خدمت گزاران بر اين موضوع گواه گرفت.
ابو هاشم داود بن قاسم جعفري گويد: از حضرت ابو الحسن (عليه السلام) شنيدم ، مي فرمود: جانشين من پس از وفاتم حسن است، و شما با خلف و جانشين او چه خواهيد كرد، عرض كردم: قربانت گردم: مگر داستان وي از چه قرار است؟ فرمود: براي اين كه شخص وي را نخواهيد ديد، و بردن نام او هم بر شما روا نخواهد بود، عرض كردم:
پس چگونه وي را ياد كنيم؟ فرمود: بگوئيد حجت آل محمّد (ص).
يحيي بن درياب مي گويد: پس از فوت ابي جعفر (محمد پسر امام هادي) خدمت امام هادي رسيدم او را تسليت دادم ابو محمد (امام حسن عسكري) نشسته بود و گريست امام هادي (عليه السلام) به او رو كرد و فرمود: به راستي خدا تبارك و تعالي در وجود تو جانشيني براي او مقرر كرده است، خدا را حمد كن.
ابي بكر فهفكي مي گويد: ابو الحسن (امام هادي ع) به من نوشت پسرم ابو محمد (امام عسكري ع) از نظر آفرينش، خير خواه ترين آل محمد است (نسبت به مردم و ديانت) و حجت او محكم تر است و پس از من بزرگ ترين اولاد من است، او است جانشين، و رشته امامت به دست او مي رسد و احكامش با او است. تو هر چه از من مي پرسي از او بپرس كه نيازمندي ها نزد او است.[2]

***

[1]. برادر امام حسن عسكري (ع)
[2]. كليني، اصول كافي، ترجمه، كمره اي، محمد باقر، ج 2، ص 535-527، انتشارات اسوه، قم، چاپ سوم، 1375 ش .