بازگشت

مزرعه ات به دستت مي رسد


عمر بن مسلم مي گويد: مردي از اهل مصر به نام سيف بن ليث نزد ما آمد در شهر سامرّا و مي خواست براي تظلّم (شكايت از حقّش؛ يعني حقش را گرفته اند) به نزد مهتدي (خليفه) برود، در مورد يك مزرعه اي كه شفيع خادم به زور از او گرفته بود و او را بيرون كرده بود. به او گفتيم: به نزد امام حسن عسكري عليه السلام (برو و يا) نامه اي به ايشان بنويس، امام عليه السلام در جواب نوشته بودند: (ناراحت نباش) مزرعه تو به دستت خواهد رسيد، پيش خليفه نرو و تو به نزد آن كس كه آن جا را گرفته برو و او را از سلطان اعظم (خداوند متعال) بترسان. او رفت و آن مزرعه در حضور قاضي ابوالشوارب به او برگردانده شد و ديگر نيازي به رفتن به نزد مهتدي (خليفه) پيدا نكرد.(1)

***

1) مرتضي باقريان خميني شهري، زندگي نامه امامان عليهم السلام، ص 648.