بازگشت

نگران نباش


علي بن زيد بن علي بن حسين بن زيد گفته است: من نزد امام حسن عسكري عليه السلام رفتم و نزد ايشان نشستم، (بعداً) يادم آمد كه من منديلي (احتمالاً منظور، كيسه پول است) همراه داشتم كه پنجاه دينار در آن بود و اكنون آن، همراه من نيست، به خاطر آن (نبود منديل) مضطرب (و نگران) شدم، (در اين لحظه) امام حسن عسكري عليه السلام (به من) فرمودند: باكي نيست (نگران نباش) آن، ان شاء اللَّه در نزد برادرت محفوظ است. وقتي كه به منزلم آمدم، برادرم آن (منديل) را به من داد.(1)

***

1) كشف الغمه ص 305.