بازگشت

امام عسكري عليه السلام و رابطه تشكيلاتي با شيعيان


يكي از روشهاي امام عليه السلام در مبارزه با خلفاي ستمگر، ايجاد رابطه عميق با شيعيان است. ابوهاشم جعفري مي گويد: در يكي از روزها امام مرا فرا خواند، چوبي در اختيارم گذارد و فرمود: اين را به «عَمُري» برسان. در راه به سقّائي رو به رو شدم. مرد آبكش از من خواست كنار روم تا مزاحم استرش نباشم؛ من كنار نرفته، چوب را بلند كردم و به استر زدم. ناگهان چوب شكافته شد و نامه هاي درونش بر زمين فرو غلتيد. شتابان، نامه ها را جمع كردم و در حالي كه سقّا دشنامم مي داد پي مأموريت خويش شتافتم. وقتي به خانه امام عليه السلام باز گشتم، عيسي، خادم حضرت، نزدم شتافت و گفت: آقايت مي گويد: چرا استر را زدي و چوب را شكستي؟ ديگر چنين مكن. اگر شنيدي كسي به ما دشنام مي دهد، از معرفي خود بپرهيز و راه خويش پيش گير؛ زيرا ما در بد سرزميني زندگي مي كنيم. (1)
آنچه احمد بن اسحاق بيان مي كند نيز در همين راستاست. او مي گويد: از امام عسكري عليه السلام خواستم چيزي بنويسند تا خطّ حضرت را بشناسم و بتوانم نامه هاي آن بزرگوار را تشخيص دهم. امام عليه السلام فرمود: خطّ گاه با قلم درشت و زماني با قلم باريك است؛ از اين جهت به خود ترديد راه مده. سپس دوات خواست و به نوشتن پرداخت. با خود گفتم: خوب است قلم حضرت را بگيرم. پيش از آنكه سخني به زبان آورم، حضرت قلم را به من بخشيد. (2)
روايات فوق نشان مي دهد كه ارتباط امام عليه السلام با شيعيان از دقّت و ظرافت خاصيّ برخوردار بود و حضرت همواره آنان را در يك حركت هماهنگ و نظام مند رهبري مي كرد.

***

1 مناقب، ج 4، ص 427.
2 اصول كافي، ج 1،ص 513، حديث 27؛ بحارالانوار، ج 50، ص 286.