بازگشت

حمايت و پشتيباني مالي از شيعيان


يكي ديگر از موضع گيري هاي امام حسن عسكري عليه السلام، حمايت و پشتيباني مالي از شيعيان، به ويژه از ياران خاص و نزديك خود بود، گاهي برخي از ياران امام حسن عسكري عليه السلام از تنگناي مالي، در محضر ايشان شكايت مي كردند و حضرت هم گرفتاري مالي آنان را برطرف مي ساخت، گاهي حتي پيش از آن كه آن ها اظهار نياز كنند، امام عليه السلام مشكل آنان را برطرف مي كرد، اين اقدام امام عليه السلام مانع از آن مي شد كه آنان زير فشار مالي، جذب دستگاه حكومت ستمگر عباسي شوند. چند نمونه مثال از حمايت مالي امام عليه السلام از شيعيان ذكر مي شود:
1 - ابوهاشم جعفري مي گويد: من از نظر مالي در مضيقه بودم، خواستم وضع خود را طي نامه اي خدمت امام حسن عسكري عليه السلام بنويسم، ولي خجالت كشيدم و صرف نظر كردم، وقتي وارد منزل شدم، امام عليه السلام صد دينار براي من فرستاده بودند و طي نامه اي نوشته بودند: هر وقت احتياج داشتي، خجالت نكش و پروا مكن و از ما بخواه كه به خواست خدا به مقصود خود مي رسي.
2 - ابوهاشم جعفري مي گويد: نياز مالي خود را به اطلاع امام حسن عسكري عليه السلام رساندم، امام عليه السلام كيسه اي حاوي حدود پانصد دينار به من داد و فرمود: ابوهاشم! اين را بگير و اگر كم است عذر ما را بپذير.(1)
3 - ابوطاهر بن بلال يك سال به حج مشرف شد و در مراسم حج مشاهده كرد كه علي بن جعفر مبالغ هنگفتي انفاق كرد، وقتي از حج بازگشت، جريان را به امام عليه السلام گزارش كرد، امام عليه السلام در پاسخ او نوشتند كه قبلاً دستور داده بوديم صد هزار دينار به وي بدهند، سپس مجدداً بالغ به همين مبلغ را براي او حواله كرديم؛ ولي او براي رعايت حال ما نپذيرفت. بعد از اين جريان، «علي بن جعفر» به حضور امام عليه السلام شرفياب شد، به دستور حضرت مبلغ سي هزار دينار به وي پرداخت گرديد.(2)
اين روايت نشان مي دهد كه علي بن جعفر مبالغ درشتي در حجاز توزيع مي كرده است، اگرچه مورد مصرف آن ها در روايت معيّن نشده؛ ولي حجم بزرگ پول ها نشان مي دهد كه اين يك برنامه وسيع و طراحي شده بوده و طبعاً شيعيان نيازمند و شخصيت هاي بزرگ و برجسته و مبارز شيعه از آن برخوردار مي شده اند و اين برنامه با آگاهي و هدايت و حمايت مالي امام حسن عسكري عليه السلام اجرا مي شده است.(3)

***

1) مهدي پيشوايي، سيره پيشوايان،ص 639..
2) مهدي پيشوايي، سيره پيشوايان، ص 640.
3) مهدي پيشوايي، سيره پيشوايان، ص 641.