بازگشت

اوصاف عسكري


پيوسته خيزد از نفسم روح پروري

ريزد هماره از دهنم فيض كوثري

در كام من زبان حركت مي كند ولي

ديگر كسم كند به درون مدح گستري

گويي مسيح در نفسم روح مي دمد

يا با امين وحي شدم گرم شاعري

ريزد هماره از دهنم گوهرِ سخن

چون رحمت بهار در اوصاف عسكري

ابن الرّضا امير قضا نجل مرتضي

آيينه ي جمال خداوند اكبري

خورشيد آسمان امامت كه مهر و ماه

گردند دور سامره اش همچو مشتري

نور دو چشم چار علي نجل ده امام

فرزند سه محمّد و مرآت جعفري

قرآن نيازمند به حُسن كلام اوئ

توحيد كرده با نفسش روح پروري

نامش حسن وجود حسن خُلق و خُو حسن

سر تا به پاش آينه ي حسن داوري

پرسند اگر بهاي ولاي ورا بگو

دارد به كلّ طاعت كونين برتري

با طاعت ملايكه و جنّ و انس نيست

غير از جحيم خصم ورا راه ديگري

شيطان كه جنّ و انس بر او لعن مي كنند

در عرصه ي جزا بود از خصم او بري

***