بازگشت

شرح حال احمد بن اسحاق اشعري


اول شيخ اجل ابوعلي احمد بن اسحاق بن عبداللّه بن سعد بن مالك الا حوص الا شعري: ثقه رفيع القدر از اجلاء اهل قم است و خانواده و خويشان او از اصحاب ائمه عليهم السلام و از محدثين كبارند و در فصل اصحاب حضرت صادق عليه السلا و اصحاب حضرت رضا عليه السلام حال چند نفر از ايشان مذكور شد مانند عمران بن عبداللّه و عيسي بن عبداللّه و زكريا بن آدم و زكريا بن ادريس رضي اللّه عنه و احمد بن اسحاق روايت كرده از حضرت جواد و هادي عليهم السلام و از خواص اصحاب حضرت امام حسن عسكري عليه السلام بوده و به شرف ملاقات حضرت صاحب الزمان عليه السلام نائل شده چنانكه در باب چهاردهم خواهد آمد ان شاء اللّه تعالي و او شيخ قميين و واقد ايشان است و از سفراء ممدوحين است كه توقيع شريف به مدحشان بيرون آمده و از (ربيع الشيعه) نقل شده كه او از وكلاء و سفراء و ابواب معروفين است. (1)
شيخ صدوق در (كمال الدّين) حديث مبسوطي نقل كرده كه در آخر آن مذكور است كه احمد در سرّ من رأي از حضرت امام حسن عسكري عليه السلام پارچه اي خواست به جهت كفن خود، پس حضرت سيزده درهم به وي داد و فرمود اين را خرج مكن مگر براي نفس خودت و آنچه خواستي به تو مي رسد. شيخ جليل سعد بن عبداللّه راوي خبر مي گويد: چون از خدمت مولاي خود مراجعت كرديم و به سه فرسخي حلوان كه الا ن معروف است به (پل ذهاب)، احمد بن اسحاق تب كرد و سخت ناخوش شد كه ما از او مأيوس شديم چون وارد حلوان شديم در كاروانسرايي منزل كرديم احمد فرمود مرا امشب تنها گذاريد و به منازل خود رويد، هر كس به منزل خود رفت نزديك صبح در فكر افتادم پس چشم را باز كردم كه ناگاه كافور خادم مولاي خود ابي محمّد عليه السلام را ديدم كه مي گويد: (اَحْسَنَ اللّهُ بِالْخَيْرِ عَزاكُمْ وَ جَبَرَ بِالْمَحْبُوبِ رَزَيَّتَكُم). پس گفت: از غسل و كفن صاحب شما يعني احمد فارغ شديم پس برخيزيد او را دفن كنيد پس به درستي كه او عزيزترين شماها است به جهت قرب به خداوند در نزد آقاي شما، پس از چشم ما غائب شد. (2) و (حلوان) همين پل ذهاب معروف است كه در راه كرمانشاهان است به بغداد و قبر آن معظم نزديكي روخانه آن قريه است به فاصله هزار قدم تقريبا از طرف جنوب و بر آن قبر بناي محقري است خراب و از بي همتي و بي معرفتي اهل ثروت آن اهالي بلكه اهل كرمانشاه و مترددين، چنين بي نام و نشان مانده و از هزار نفر زوار يكي به زيارت آن بزرگوار نمي رود و با آنكه كسي را كه امام عليه السلام خادم خود را به طي الا رض با كفن براي تجهيز او بفرستد و مسجد معروف قم را به امر آن جناب بنا كند و سالها وكيل در آن نواحي باشد بيشتر و بهتر از آن بايد با او رفتار كرد و قبرش را مزار معتبري بايد قرار داد كه از بركت صاحب قبر و به توسط او به فيضهاي الهيه برسند.

***

1- (تقيح المقال) 1/50.

2- (كمال الدّين) 2/464.