بازگشت

دوران بازداشت هاي امام


روايات زيادي درباره بازداشت امام عسكري عليه السّلام وجود دارد كه البته از جهاتي با يكديگر ناسازگارند. علت اين امر، افزون بر اين كه مي تواند اشاره به تعدّد بازداشت آن حضرت باشد، اشتباه مردم در نام خلفا نيز هست.اين بازداشت ها عبارت اند از:

1- خبري درباره زنداني شدن آن حضرت در دوران مستعين (248- 252) در دست است. صيمري در كتاب «الاوصياء» نقل كرده است كه مستعين دستور بازداشت امام عسكري عليه السّلام و آوردن وي به كوفه را به سعيد حاجب داد. ابو الهيثم بن سيابه ضمن نامه اي كه به امام نوشت، از اين خبر اظهار نگراني كرد. امام در جواب وي نوشتند:پس از سه روز فرجي حاصل خواهد شد. سه روز بعد، مستعين خلع شد و خطر رفع گرديد.[1]اين خبر در منابع ديگر درباره معتز نقل شده است.
2- معتز ديگر خليفه سختگير عباسي امام عسكري و برادرش جعفر را زندان كرده است. با توجه به شهادت امام هادي عليه السّلام در سال 254 و امامت فرزندش، آمدن دو برادر به زندان بايد در سال 254 يا 255 باشد.صالح بن وصيف از ايادي عباسيان كه حراست امام را در زندان بر عهده داشت، از طرف برخي شخصيتهاي عباسي به سختگيري بر آن حضرت و آزار وي تشويق مي شد كه در پاسخ آنها گفت: قد وكّلت به رجلين شرّ من قدرت عليه فقد صارا من العباده و الصّلاه الي أمر عظيم.دو تن كه آنها را بدترين مردم مي دانستم بر او مأمور كردم ولي آنان چنان تحت تأثير امام عسكري قرار گرفتند كه در عبادت و نماز به حد والايي رسيدند.[2]مداركي حاكي از آن است كه شخص امام در زندان به طور دائم روزه بوده اند. [3]
3- خبري هم درباره دوران مهتدي (255- 256) موجود است. اين خليفه مدعي بود كه عمر بن عبد العزيز عباسيان است.[4] ابو هاشم جعفري گفته است: در دوران مهتدي، هنگامي كه در زندان بودم، امام عسكري عليه السّلام را به زندان آوردند. با كشته شدن مهتدي در سال 256 خدا جان او را از خطر مرگ رهانيد؛ زيرا خليفه قصد كشتن آن حضرت را داشت. [5]
4- امام در خلافت معتمد عباسي (256- 279) زنداني شدند. در روايتي آمده كه آن حضرت در سال 259 ق در زندان معتمد در حالي از او جدا شد كه بيش از ديگران عظمت الهي آن حضرت را شناخته و از او ستايش مي كرد.[6]

***

1- بحار الانوار، ج 50، صص 3121- 313 از مهج الدعوات ابن طاووس.

2- الارشاد، ص 334؛ كشف الغمه، ج 2، ص 414؛ روضه الواعظين، ص 248

3- نور الابصار، ص 168؛ الفصول المهمه، ص 286؛ الكافي، ج 1، ص 512

4- المنتظم، ج 12، ص 83 (حوادث سال 255)

5- بحار الانوار، ج 50، ص 313 از مهج الدعوات، ص 343؛ الغيبه، طوسي، ص 123

6- الارشاد، ص 342؛ الكافي، ج 1، ص 508؛ كشف الغمه، ج 2، ص 412