بازگشت

ادعاي امامت از طرف جعفر


طبرسي رحمه الله از سعد بن عبدالله اشعري از شيخ صدوق روايت كرده كه: «يكي از ياران ما خدمت احمد بن اسحاق بن سعد اشعري رحمه الله رسيد و به وي اطلاع داد كه جعفر بن علي نامه اي به او نوشته و خودش را به وي معرفي نموده است و بدو اعلان داشته كه وي پس از برادرش امام عسكري عليه السلام امام است و به حلال و حرام و بر همه ي علوم و دانش احاطه دارد. احمد بن اسحاق مي گويد: وقتي نامه ي او را خواندم، نامه اي به صاحب الزمان عليه السلام نوشتم و نامه ي جعفر را ضميمه ي آن كردم.

حضرت چنين پاسخ دادند: به نام خداوند بخشنده ي مهربان. نامه ات و نامه اي كه همراه آن بود به من رسيد. خداوند تو را حفظ فرمايد. بر اختلاف الفاظ و اشتباهات مكرر آن نامه آگاه شدم و اگر شما هم دقت مي كردي به برخي از آن اشتباهات پي مي بردي. حمد و سپاس پروردگار عالميان را سزا است؛ حمد و سپاس [كسي] كه در احسان و لطف به ما شريكي ندارد. خداوند مقدر فرموده كه حق را كامل و باطل را تباه نمايد. او شاهد بر گفتار من است و خدا گواه من است بر آنچه مي گويم و گواه من بر شما است، آن گاه كه در رستخيز همه گرد آمديم و خداوند ما را بر اختلافاتمان مورد پرسش قرار مي دهد. خداوند براي صاحب نامه نه بر مخاطبش و نه بر تو و بر هيچ يك از خلق خدا، امامتي فرض نكرده و اطاعت و ذمه اي قرار نداده است. جمله اي را برايتان توضيح مي دهم كه همان - ان شاء الله - شما را بسنده است.

اين [جعفر] ياوه گو با ادعايي كه كرده، بر خداوند دروغ بسته است. نمي دانم او چگونه مي خواهد ادعايش را ثابت كند؛ آيا به آشنايي كه در احكام دين دارد؟ به خدا سوگند، نه حلال و حرامي مي داند و نه خوب و بد را از يكديگر تميز مي دهد. آيا اين كار را با علم و دانش خود انجام مي دهد، در صورتي كه او حق را از باطل و محكم از متشابه را باز نمي شناسد و حدود نماز و وقت آن را نمي داند. آيا همه ي اين ها از سر تقوا است؟ خدا گواه است، او چهل روز نماز واجب را ترك كرد. اين ادعا براي شعبده بازي (فريب مردم) است. شايد خبر آن به شما برسد كه هنوز ظرف هاي ميگساري او برقرار و آثار گناه و معصيت [و تمرد او] بر خداوند، عيان و پا برجا است.

و [شايد] مي خواهد اين كار را با معجزه انجام دهد. اگر راست مي گويد، معجزه اي بياورد و يا با دليلي آن كار را انجام دهد و اگر راستگو است آن دليل را اقامه نمايد... و اگر اين امور را با دليل و برهان انجام مي دهد در اين صورت، دليلش را ذكر كند» [1] .
چهاردهم محرم الحرام 1419 21 ارديبهشت 1377

***

[1] احتجاج، ج 2، ص 279؛ بحار، ج 50، ص 228.