بازگشت

بداء و امامت امام عسكري


از ذكر مطالب فوق بهره گيري مي كنيم كه مسئله ي بداء درباره ي ابوجعفر سيد محمد و امامت امام يازدهم از باب اظهار ما خفي علي الخلق است؛ يعني سيد محمد (ره)، داراي عظمت و جلالت و علم و فضيلت بسياري بود، به اندازه اي كه مردم صلاحيت امامت را در وجود او مي ديدند و او را شايسته ي اين مقام مي دانستند. او چنان در ميان مردم نفوذ معنوي داشت كه با وجود حضرت عسكري عليه السلام از ديدگاه مسلمانان، امامت شايسته ي او بود و چون در حيات پدرش از دار دنيا رفت، آنها فكر كردند كه در امر امامت بداء حاصل شده است. و امامتي كه در سيد محمد مستقر بود، به امام حسن واگذار شده است. اما حق مطلب آن است كه امامت از آغاز، به نام حسن بن علي عليه السلام بوده است و در اين باب روايات متواتري وارد شده است كه جاي هيچ گونه شك و ريبي براي پژوهندگان باقي نمي گذارد و ما در جاي مناسبي به ذكر برخي از آنها مي پردازيم كه از جمله ي آنها اين روايت است:

عن علي بن عمر النوفلي قال: انا مع ابي الحسن عليه السلام في صحن داره فمر بنا محمد ابنه، فقلت له جعلت فداك هذا صاحبنا بعدك؟ فقال عليه السلام لا، صاحبكم بعدي الحسن عليه السلام

علي بن عمر نوفلي مي گويد: با امام علي بن محمد عليه السلام در حياط منزلش بودم كه پسرش محمد از كنار ما گذر كرد. من به حضرت عرض كردم: فدايت گردم، آيا امام و صاحب ما، پس از شما ايشان است؟ حضرت فرمود: نه، امام پس از من فرزندم حسن عليه السلام است.

از بحث كوتاهي كه در اين مقام داشتيم روشن مي شود كه در لوح محفوظ امامت موسي بن جعفر و حسن بن علي عليهماالسلام ثبت شده بود، نه امامت اسماعيل بن جعفر و محمد بن علي. ولي مردم چنين پنداشتند كه اين منصب شايسته ي آنهاست و پس از



[ صفحه 40]



مرگشان گفتند كه در امر امامت آنها بداء حاصل شده و به ديگران منتقل شده است؛ ولي ائمه عليهم السلام به هدايت و ارشاد آنها پرداختند و فرمودند امامت از آغاز امر در موسي بن جعفر و در حسين بن علي عليهماالسلام مستقر بود و آنچه شما مي پنداشتيد، نادرست بود.