بازگشت

احمد بن محمد بن مطهر


كه تعبير كرده از او شيخ صدوق به صاحب ابي محمد عليه السلام، شيخ ما در خاتمه ي مستدرك فرموده كه مراد از صاحب آن نيست كه از اصحاب حضرت عسكري عليه السلام باشد و بس بلكه آنچه ظاهر شده براي ما آن است كه او قائم بر امور آن حضرت بود و رسيدگي در كارهاي آن جناب داشت و اين كاشف است از مرتبه اي كه فوق عدالت است. و روايت كرده ثقه ي ثبت علي بن الحسين مسعودي در اثبات الوصية از حميري از احمد بن اسحق كه گفت داخل شدم بر حضرت امام حسن عسكري عليه السلام فرمود به من اي احمد چگونه بود حال شما در آن چيزي كه



[ صفحه 739]



مردم در او شك و ريب كردند؟ گفتم اي آقاي من وقتي كه رسيد به ما كاغذي كه در آن بود خبر سيد ما و ولادت او يعني حضرت حجة عليه السلام، نماند از ما مردي و زني و پسري كه داراي فهم باشد مگر آنكه قائل به حق شد، حضرت عسكري عليه السلام فرمود آيا ندانستيد شما كه زمين خالي نمي ماند از حجتي از جانب خدا، پس امر كرد حضرت عسكري عليه السلام والده ي خود را به حج در سنه ي دويست و پنجاه و نه و خبر داد او را به آنچه به او مي رسد در سال شصت يعني خبر فوت خود را در سنه ي دويست و شصت به والده اش داد و حاضر كرد حضرت صاحب الأمر عليه السلام را و وصيت كرد به او و تسليم كرد به آن حضرت اسم اعظم را و مواريث و سلاح را و بيرون شد والده ي حضرت عسكري عليه السلام با حضرت صاحب صلوات الله عليه به سوي مكه و ابوعلي احمد بن محمد بن مطهر متولي كارهاي ايشان بود پس چون رسيدند به بعضي از منازل ملاقات كردند قافله هائي از اعراب را پس خبر دادند ايشان را به شدت خوف و كمي آب پس برگشتند بيشتر مردم مگر آنهائي كه در ناحيه [1] بودند كه ايشان رفتند و سالم ماندند و روايت شده كه وارد شد بر ايشان امر حضرت عسكري عليه السلام به آنكه بروند و برنگردند و ظاهر است كه آن كسي را كه امام عليه السلام قائم بر امور اهل خود قرار مي دهد كه در ايشان است مادر خود و كسي كه مثل او است در اين سفر بزرگ طولاني لابد بايد در مقامي رفيع باشد از وثاقت و امانت و فطانت:

و من هذا الخبريتبين اجمال ما في الكافي من باب مولد ابي محمد عليه السلام باسناده عن ابي علي المطهري انه كتب اليه (ع) بالقادسية يعلمه انصراف الناس و انه يخاف العطش فكتب عليه السلام امضوا و لا خوف عليكم انشاء فمضوا سالمين و الحمدلله رب العالمين.


پاورقي

[1] شيخ كفعمي فرموده كه ناحيه هر مكاني است كه صاحب الأمر عليه السلام در آنجا بود در غيبت صغرا و وكلاء تردد مي كردند در آنجا در نزد آن جناب. منه ره.