بازگشت

كشتن خليفه ي معزول


هنگامي كه المعتز از ماجراي شمشاط فراغت يافت، تصميم گرفت مستعين را - كه خلافت را بدو واگذار كرده بود - از سر راه خود بردارد، از اين رو، به نايب خود محمد بن عبدالله بن طاهر نامه اي نوشت و بدو فرمان داد تا براي رويارويي با المستعين لشكري گرد آورد. محمد سپاهي به فرماندهي احمد بن طولون ترك تدارك ديد و آن سپاه با المستعين درگير شد و او را در روز ششم ماه رمضان، از شهر بيرون راند و در سوم ماه شوال او را به «قاطول» آورد و در آن جا كشته شد. گفته شده كه وي را زدند تا مرد. و نيز گفته اند در نهر كوچكي غرق گرديد و به گفته اي گردن زده شد.

ابن جرير آورده است: «السمتعين از سعيد بن صالح ترك كه قصد كشتن وي را داشت درخواست كرد به او مهلت دهد تا دو ركعت نماز بگزارد. وي او را مهلت داد. وقتي المستعين در سجده ي آخر بود سعيد وي را كشت و جسدش را در محل نمازش دفن كرد. و آثار قبر را محو كرد و سر او را به دربار المعتز برد. وقتي سر المستعين را بر معتز وارد كرد او به بازي شطرنج مشغول بود. بدو گفته شد: اين سر خليفه ي معزول است. وي [معتز] گفت: آن را زمين بگذاريد تا من از شطرنج فراغت يابم. وقتي فراغت يافت بدو نگاهي كرد و دستور داد آن را دفن كنند، سپس فرمان داد مبلغ پنجاه هزار درهم به سعيد بن صالح، قاتل المستعين بپردازند و حكومت بصره را نيز به وي سپرد» [1] .



[ صفحه 273]




پاورقي

[1] بدايه و نهايه، ج 11، ص 11.