بازگشت

امام در زندان علي بن جرين


معتمد عباسي حتي در آخرين روزهاي حيات امام عسكري عليه السلام نيز دست از آن حضرت



[ صفحه 282]



برنداشت و او را به علي بن جرين سپرد تا در زندان بر آن حضرت سخت گيري نمايد، و همواره از وضعيت او گزارش مي خواست.

علامه مجلسي از ابن طاووس روايت كرده كه: «گفت: و همچنين از حميري از حسن بن علي بن ابراهيم بن مهزيار از محمد بن ابو زعفران از مادر ابومحمد عليه السلام منقول است: روزي ابومحمد به من گفت: در سال 260 ه. ق به من سوز و گدازي خواهد رسيد، بيم آن دارم كه از آن رهايي نيابم.

من فغان و فرياد كرده و به گريه افتادم، امام به من گفت: مادر، امر خدا حتمي است، بي تابي مكن.

با فرا رسيدن ماه صفر سال 260 ه. ق خبر ناگوار و بي قرار كننده اي به او رسيد. مادر حضرت گاهي اوقات به خارج از شهر مي رفت و اخبار را جويا مي شد. تا اين كه بدو خبر رسيد معتمد امام را در زندان علي بن جرين زنداني نموده و برادرش جعفر را نيز با او به زندان افكنده است و همواره از علي بن جرين درباره ي وضعيت او گزارش مي خواهد و او نيز به معتمد گزارش مي دهد كه امام روزها را روزه و شب ها را به نماز مشغول است» [1] .



[ صفحه 283]




پاورقي

[1] بحار، ج 50، ص 313، به نقل از مهج الدعوات، ص 275.