بازگشت

زهد امام


طبري به سند خود از ابونعيم روايت كرده است كه: «گفت: مفوضه، كامل بن ابراهيم مزني را نزد ابومحمد، حسن بن علي عليه السلام فرستادند تا با وي به مباحثه بپردازد.

كامل مي گويد: با خود گفتم: درباره ي اين موضوع كه " تنها كساني به بهشت مي روند كه به معرفت من رسيده و گفتار مرا بگو و بدان اعتقاد داشته باشند " خواهم پرسيد. زماني كه بر سرورم ابومحمد عليه السلام وارد شدم، ديدم حضرت، لباسي سفيد و نرم پوشيده است. با خود گفتم: ولي و حجت خدا، لباس نرم و لطيف مي پوشد و ما را به تساوي با ديگر برادران فرمان



[ صفحه 112]



داده و از پوشيدن چنين لباسي منع مي كند!

حضرت تبسمي كرد و فرمود: اي كامل بن ابراهيم! و آستين هاي خود را بالا زد. ديدم لباسي سياه و خشن بر تن دارد. سپس فرمود: اي كامل، اين لباس خشن را براي خداي - عز و جل - و اين لباس نرم و لطيف را به خاطر شما مي پوشيم. من از اين سخن شرمنده شدم...» [1] .


پاورقي

[1] دلائل الامامه، ص 273؛ اثبات الهداة، ج 3، ص 415؛ الغيبه، ص 148.