به ياد غريب سامرا و امام حسن عسكري(ع)


امام حسن عسكري (عليه السلام ) در سال 260 ه در سن 28 سالگي به دست معتمد عباسي به شهادت رسيد .ارشاد: ج 2 ص 336

معتمد به عباسيين سفارش مي كرد كه بر آن حضرت تنگ بگيرند. صدوق (رحمه الله ) مي فرمايد: معتمد چندين مرتبه امام عسكري (عليه السلام ) را حبس كرد. 22 ساله بودند كه امام هادي (عليه السلام ) به شهادت رسيدند، و مدت امامت آن حضرت شش سال بود. وقتي مردم سامرا با خبر شدند، همه بازارها بسته شد. در سامرا صداي شيون و گريه از هر سو به گوش مي رسيد و قيامتي بر پا شده بود.

امام زمان (عليه السلام ) آن حضرت را غسل داده بعد از كفن آن حضرت بدن مطهر را جهت نماز آوردند. جعفر برادر حضرت جلو آمد كه بر بدن مبارك نماز بخواند. همين كه خواست تكبير بگويد امام زمان (عليه السلام ) در حالي كه طفلي گندم گون، پيچيده موي، گشاده دندان مانند پاره ماه بود از حجره بيرون آمد و رداي جعفر را كشيد و او را از آن مكان دور كرد و بر پدر بزرگوارش نماز خواند، و آن حضرت را نزد قبر پدر بزرگوارش حضرت هادي (عليه السلام ) دفن نمودند.

جعفر اين واقعه را براي معتمد نقل كرد. همه جا را در جستجوي حضرت گشتند، ولي اثري از آن حضرت نديدند.

در سال شهادت امام عسكري (عليه السلام ) سال 260 ه محدث جليل جناب فضل بن شاذان نيشابوري از دنيا رحلت فرمود: او صاحب 180 تأليف است و امام عسكري (عليه السلام ) سه بار بر او رحمت فرستاده اند.تتمه المنتهي : ص 350 351.

تاج كرامت براي علما

امام حسن عسكري فرمود: آن دسته از علماء و دانشمندان شيعيان ما كه در هدايت و رفع مشكلات دوستان و علاقه مندان ما، تلاش كرده اند، روز قيامت در حالتي وارد صحراي محشر مي شوند كه تاج كرامت بر سر نهاده و نور وي، همه جا را روشنائي مي بخشد و تمام أهل محشر از آن نور بهره مند خواهند شد تفسير الإمام العسكري (عليه السلام): ص 345، ح 226.

ناگوارترين يتيمي

امام حسن عسكري عليه السّلام از پدران گراميش از رسول خدا صلّي اللَّه عليه و آله آورده كه فرموده: «ناگوارتر از يتيمي فرد بي مادر و پدر، يتيمي آن كسي است كه از امامش دور افتاده، و توان وصول به او را ندارد، و پاسخ مسائل مورد نيازش را نمي داند، ...شيعيان ما عالم به علم ما هستند، و افرادي كه به دليل عدم ديدار از علم ما بي خبر مانده اند، همچون يتيمي در كنف حمايت ايشانند. بدانيد جايگاه كسي كه هدايت و ارشاد نموده و دستورات و شرائع ما را تعليم مي كند، همراه ما در گروه انبياء در اعلي علّيين خواهد بود. احتجاج ترجمه جعفري، ج 1، ص: 7

كدام ياري افضل است / سلاح علم در نظر امام حسن عسكري

امام عسكري عليه السّلام فرمود: جمعي از دوستداران آل محمّد عليهم السّلام [از نظر علمي ] مسكين و فقيرند، همان گروهي كه در برابر دشمنان ما ناتوان بوده، و مورد اعتراض و ملامت و طعن مخالفان واقع مي شوند، بنا بر اين ياري و مساعدت نمودن به اين فقرا افضل و برتر از كمك كردن به فقراي معمولي بي مال و ثروت است. و هر كه از اين جماعت دستگيري نموده، و با سلاح علم و برهان در برابر دشمن نيرو بخشد، و فقر و عجز آنان را برطرف نموده و بر دشمن چيره گرداند، خداوند متعال نيز آنان را پيوسته در مقابل دشمنان از شياطين انس و جن پيروز نموده، و عجز و ناتواني را بر مخالفينشان مستولي فرمايد. همچنين از امام عسكري عليه السّلام نقل است كه أمير المؤمنين عليه السّلام فرموده: هر كس بنده عاجز از علم و معرفتي را تقويت نموده و در برابر دشمن تجهيز و غالب نمايد، خداوند نيز به وقت بازپرسي در قبر، اين كلمات را به او تلقين مكند احتجاج ترجمه جعفري، ج 1، ص: 13

تفسير قرآن از سوي امام زمان در دامن امام حسن عسكري

سعد بن عبد اللَّه قمي گفت؛ چهل و چند مسأله از مشكلات مسائل راآماده كرده بودم و هيچ كس را پيدا نكرده بودم پاسخ دهد سپس قصد كردم خدمت آقا و مولايم ابي محمّد امام حسن عسكري بروم . به سرّمن رأي(سامرا) رفتم چون در خانه آن حضرت رسيدم اجازه ورود خواستم اجازه فرمودند كه وارد شوم . نور آن حضرت مرا فرا گرفت و بر روي زانوي راست آن حضرت پسر بچه اي بود در زيبائي چهره مانند مشتري بود.

بر آن حضرت سلام كرديم در جواب سلام بما لطف و مرحمت فرمود و اشاره كرد و دستور نشستن صادر فرمود. سپس شيعيانش از كارها و مسائل ديني و ارمغانهايشان از او مي پرسيدند، حضرت ابو محمّد امام حسن عليه السّلام نگاهي به آن پسر بچه كرد و فرمود: پسرك من به شيعيانت جواب ده، و او يك يك را جواب داد و نيازمنديهايشان را پيش از آنكه بپرسند جوابي نيكو و روشن داد بطوري كه عقلهاي ما از علم فراوان و خبرهاي غيبي او سرگردان و حيران شد. بعد حضرت ابو محمّد متوجه من شد و فرمود اي سعد چه چيز ترا به ا ينجا آورد عرض كردم :اشتياقم به سوي آقايمان سپس فرمود: مسأله هائي كه آماده پرسيدن كردي چه شد عرض كردم به حال خود باقي هستند اي مولاي من، اشاره به سوي همان پسر بچه كرد و فرمود از نور چشمم هر چه مي خواهي بپرس.

بعضي از آن مسائل اين بود كه عرض كردم اي آقاي من پسر رسول خدا! مرا از معناي كهيعص خبر ده. فرمود: اين حرف ها از خبرهاي غيبي است خداوند بنده اش زكريا را بر آن آگاه كرد بعد داستان را براي محمّد صلّي اللَّه عليه و اله نقل كرد و داستانش اين است كه زكريا از خدا خواهش كرد كه نامهاي پنجگانه را به او بياموزد سپس جبرئيل بر زكريا نازل شد آن اسمها را به او آموخت.

هرگاه زكريا ، ياد محمّد، علي، فاطمه و حسن عليهم السلام مي كرد اندوهش برطرف مي شد و هر گاه ياد حسين عليه السلام مي كرد گريه و عقده گلوگيرش مي شد و نفسش قطع مي گرديد.

روزي عرض كرد الها چرا هر گاه چهار نفر از اينان را ياد مي كنم، نامشان خاطرم را از غمها آرامش مي دهد و هر گاه حسين را ياد آوري مي كنم اشكم جاري مي شود نفسم بند مي آيد؟ سپس خداوند او را از داستان كهيعص خبر داد .

كاف اسم كربلاست هاء نابودي و هلاكت عترة طاهره ،يا يزيد ستم كننده بر حسين عليه السّلام ع عطش و تشنگي امام حسين ص صبر و بردباري اوست.

چون زكريا اين داستان را شنيد سه شبانه روز از مسجد و سجده گاهش جدا نشد ومانع ازمردم شد و شروع به گريه كرد ...

بعد عرضكرد خداي من درين دوران پيري پسري به من ببخش و چشمم را بدو روشن فرما او را وارث من و وارثي پسنديده قرار ده او را برابر جايگاه حسين قرار ده هر گاه چنين فرزندي به من بخشيدي مرا گرفتار دوستي او كن سپس دلم را به مرگ او بدرد آور آنچنان كه دل محمّد حبيبت را بدرد مي آوردي، مدت حمل يحيي و امام حسين شش ماه بود. ارشاد القلوب ترجمه رضايي، ج 2، ص: 404

رعايت حقوق برادر مومن در كلام امام حسن عسكري (ع)

ابي محمد عسكري (ع) فرمود: هر كس به حقوق برادرانش آگاه تر باشد و بيشتر آنها را رعايت كند مقامش نزد خدا بالاتر است، و هر كه در دنيا براي برادرانش فروتن باشد نزد خدا از صديقان است. پدري و پسري از شيعيان علي بن ابي طالب ع نزد او آمدند آن حضرت برخاست و آنها را گرامي داشت و در صدر مجلس نشاند و ميان آنها نشست، سپس فرمود خوراكي آوردند و از آن خوردند و آنگاه قنبر يك طشت و ابريق چوبي با يك حوله براي خشك كردن آورد و خواست كه آب به دست آن مرد بريزد كه آن حضرت برخاست و ابريق را از دستش گرفت تا خود به دست آن مرد آب بريزد، آن مرد به خاك افتاد {خواست كه مانع شود}حضرت فرمودش بنشين و بشوي....

آن مرد نشست و علي (ع) فرمود تو را به حق خودم كه مي داني و بزرگش مي شماري قسم مي دهم كه با همان آرامشي دستت را بشوئي كه اگر قنبر آب را مي ريخت مي شستي، و آن مرد دست خود را شست و چون فارغ شد آن حضرت ابريق را به محمد بن حنفيه داد و فرمود اگر اين پسر جدا از پدر آمده بود به دست او آب مي ريختم ولي خداي عز و جل نخواسته كه چون پدر و پسر همراه باشند با هم برابر باشند، پدر آب به دست پدر ريخت و پسر هم بايد بر دست پسر بريزد و محمد بن حنفيه آب به دست پسر ريخت . آداب معاشرت ترجمه جلد شانزدهم بحار الانوار، ج 2، ص: 80

امام عسكري (عليه السلام) و تقيّه شديد

از آنجا كه امام براي غيبت كبري زمينه سازي مي كرد و يكي از ويژگيهاي عصر غيبت تقيّه است، زندگي او حتّي بيشتر از ديگر امامان به شديدترين حالات پنهانكاري متمايز شده است. ماجراي زير مي تواند گوشه اي ازحالات تقيّه را در دوران امام بازگو كند:

داوود بن اسود گويد: سرورم )امام عسكري عليه السلام( مرا فرا خواند و چوبي كه گويا پايه دري بود، دايره اي و دراز به اندازه كف دست، به من داد و فرمود: اين چوب را به عمروي )يكي از نمايندگان مقرب آن حضرت(برسان. به راه افتادم. در خياباني با يك سقّاء كه استري داشت رو به روگشتم. استر راه مرا سدّ كرده بود.

سقّاء بانگ زد كه راه را باز بگذار. من همان تكه چوب را بالا بردم و بر استر زدم، چوب شكست. به قسمت شكستگي چون نگاه كردم، چشمم به نامه هايي كه در آن تعبيه شده بود،افتاد. شتابان چوب را در آستينم پنهان كردم. سقّاء شروع به داد و فرياد كرد و به من و سرورم دشنام داد. بحارالانوار، ج 50، ص 283

خادم امام به نقل از آن حضرت مي گويد: اگر شنيدي كسي به ما دشنام مي گويد به راهي كه به تو فرموده ام برو، مبادا در صدد جوابگويي بر آيي ويا بخواهي بداني كه آن شخص كيست؟ چون من در شهر و دياري بد زندگي مي كنم. پس راه خود بگير كه اخبار و احوال تو به ما مي رسد.

زمينه سازي امام حسن عسكري براي غيبت

احاديث فراواني در باره امام حجّت منتظرعليه السلام وجود دارد كه از پيامبر و تمام ائمه عليهم السلام صادر شده امّا تأكيد امام عسكري بر اين امر تأثير رساتري داشت. چون آن حضرت، شخصاً امام را براي خواص از ياران خويش مشخص كرد.

احمد بن اسحاق بن سعيد اشعري روايت كرده است كه: نزد امام حسن عسكري رفتم و خواستم در باره جانشينش از وي بپرسم. امّا آن حضرت خود بدون مقدّمه فرمود:

"احمد بن اسحاق! خداوند تبارك و تعالي از زماني كه آدم را آفريد زمين را از حجّت خدا بر خلقش خالي نگذاشته و تا روز قيامت هم خالي نخواهد گذارد به بركت وجود او است كه بلا از مردم زمين دور مي شود و باران فرو مي بارد و بركات زمين برون مي آيند".

گفتم: اي فرزند رسول خدا! پس از شما امام و خليفه كيست؟

پس امام شتابان وارد اتاق شد. سپس بيرون آمد و بچّه اي روي دوش گرفته بود ، صورتش گويي ماه شب چهارده بود و سه سال از عمرش مي گذشت.سپس امام فرمود:

"احمد! اگر كرامت تو بر خداي عزّ و جل و بر حجّتهايش نمي بود، اين كودكم را به تو نشان نمي دادم. او همنام و هم كنيه رسول خدا ص و كسي است كه زمين را از عدل و داد پر مي كند پس از آنكه ستم و بيداد پر شده باشد.

اي احمد! حكايت او در اين امّت همچون حكايت خضر و همانندداستان ذو القرنين است. به خدا سوگند چنان غيبت درازي داشته باشد كه هيچ كس از هلاكت در آن رهايي نيابد مگر آنكه خداوند او را بر اعتقاد به امامتش استوار كرده و در طول اين مدّت با دعا براي تعجيل فرجش همراهي نموده باشد". حياة الامام العسكري، ص 263.

امام حسن عسكري فرمود: آن دسته از علماء و دانشمندان شيعيان ما كه در هدايت و رفع مشكلات دوستان و علاقه مندان ما، تلاش كرده اند، روز قيامت در حالتي وارد صحراي محشر مي شوند كه تاج كرامت بر سر نهاده و نور وي، همه جا را روشنائي مي بخشد و تمام أهل محشر از آن نور بهره مند خواهند شد.

***

تفسير الإمام العسكري (عليه السلام): ص 345، ح 226.