شهيد زهر جفا


معرفي امام(ع)

ابومحمد، حسن بن علي العسكري(ع) درماه ربيع الا خر سال 231ـ و به نقلي 232ق ـ در مدينه به دنيا آمد. پدر بزرگوارش امام علي النقي(ع) و مادرش بانويي صالحه و عارفه به نام سوسن ـ يا حديثه يا سليل يا جده ـ بود. ايشان پادشاه زاده اي بود كه پس از اسارت به مدينه منتقل شد و به همسري امام هادي(ع) مفتخر گرديد.

امام عسكري(ع) تا سال 243هـ.ق. در مدينه ماند زيرا چنين به نظر مي رسد كه پس از اين سال همراه پدر بزرگوار خويش راهي سامرا مركز خلا فت عباسيان در شمال غربي عراق شدند و در آن جا با پدر خود در منطقه اي به نام عسكر مسكن گزيدند و بر همين اسال ملقب به عسكري شد.

كنيه او <ابومحمد> بود و عامه مردم آن حضرت و پدر و جد او را ملقب به ابن الرضا(ع) مي شناختند.
اثبات امامت

امام حسن عسكري(ع) برادري داشت از خودش بزرگتر كه او را محمد مي خواندند. اين محمد مردي بزرگ و والا مقام بود. چنانچه چشمان شيعيان به او به عنوان جانشين پدرش دوخته شده بود زيرا وي بزرگترين فرزند امام هادي(ع) بود. حضرت هادي(ع) به ياران خاصي اشاره مي كرد كه امام بعد از وي ابومحمد حسن خواهد بود و محمد ـ برادر امام حسن(ع) ـ نيز عملا در سن جواني از دنيا رفت. با وفات سيد محمد همه دانستند كه يازدهمين امام، ابومحمد حسن خواهد بود. براي توضيح بيشتر امام هادي(ع) در كنار جنازه فرزندش محمد خطاب به امام حسن عسكري(ع) فرمود: <فرزندم براي خدا سپاسي تازه به جاي آر كه درباره توفرماني تازه پديد آورد.> از اين نكته نيز نبايد غفلت كرد كه امام هادي(ع) پسري به نام جعفر داشت. جعفر نزد شيعيان به لقب <كذاب> معروف شد، زيرا بعد از آنكه امام عسكري(ع) به امامت رسيد، وي مدعي امامت گرديد و شروع به كارشكني و توطئه گري و فتنه انگيزي بسيار نمود و بعد از رحلت حضرت امام حسن عسكري(ع) هم دعوي امامت كرد و منكر وجود امام غايب(عج) شد.

در هر صورت امام حسن عسكري(ع) پس از شهادت پدر بزرگوارش در سال 254هـ.ق به امامت شيعيان نائل گشت.
نتيجه فشارهاي خلفاي غاصب بر ائمه اطهار(ع)

اگر با يك حساب ساده رياضي، عمر سه پيشواي اول شيعيان، يعني حضرت رسول اكرم(ص)، امام علي(ع) و امام حسن(ع) را با عمر سه پيشواي آخر، پيش از حضرت مهدي(عج)، يعني امام جواد(ع)، امام هادي(ع) و امام حسن عسكري (ع) را با هم مقايسه كنيد، به نتيجه اي مي رسيد كه تامل برانگيز است، مجموع عمر سه پيشواي اول شيعيان حدود 172 سال و مجموع عمر سه پيشواي آخر پيش از حضرت مهدي موعود(عج) حدود 92 سال مي شود يعني مجموعا حدود 80 سال بين عمر سه پيشواي نخست و سه پيشواي پيش از حضرت حجت(عج) فاصله است و لذا با تورق تاريخ پيشوايان شيعه از حضرت رسول اكرم(ص) تا امام حسن عسكري(ع)، نشان دهنده شواهديست كه باعث شهادت پيشوايان آخر در سنين جواني شده است و تا حدي پيشرفته كه اسباب غيبت امام مهدي(ع) را فراهم آورده است. امروز ـ هشتم ربيع الا ول ـ شهادت آخرين نفر از سلسله پيشواياني است كه همگي پيش از امامت حضرت مهدي(ع) به شهادت رسيده اند و قطعا در اين 260 سال، فشارهاي وارده بر ائمه اطهار(ع) روز به روز افزايش يافته و دوران امام حسن عسكري(ع) اوج اين فشارها بوده است، چرا كه پس از ايشان، به اراده خداوند متعال آخرين نفر از سلسله هدايت بشري جهت محفوظ ماندن از تعدي ظالماني كه شهواتشان امير سرزمين وجودشان بود از ديده ها پنهان شده و خورشيد فروزان هدايت، پشت ابر رفته است.
تدابير خاص براي تداوم نظام امامت

اهميت تلا ش براي تداوم نظام امامت در بستر صحيح خود و بدور از جريان هاي انحرافي و سپردن اين بار به امام بعدي در مقطع زماني امام حسن عسكري(ع) دو چندان شده بود و طبعا تدابير خاص امام(ع) را مي طلبيد كه در ذيل به چند مورد از چاره انديشي هاي مدبرانه امام(ع) دراين خصوص اشاره مي كنيم:
مخفي نگه داشتن راز تولد حضرت مهدي(عج)

عباسيان براي شناسايي جانشين امام عسكري(ع) حساسيت و توجه فوق العاده اي نشان مي دادند. آنان بنا به روايات و اخبار متواتر شنيده بودند كه مهدي موعود(عج) كه حكومت هاي خودكامه را نابود مي سازد، از نسل امام حسن عسكري(ع) است.
معرفي امام زمان(ع) به قليلي از شيعيان خالص

امام حسن عسكري(ع) مي دانست جايي كه براي اثبات امامت خود ـ با وجود تمهيدات امام هادي(ع) و نيز به رغم حضور فيزيكي خود ـ به اين همه زحمت نياز باشد، امام بعدي كه غيبتي نيز در پيش روي دارد در اين خصوص با چه مشكلي مواجه خواهد شد. مجموعه اين عوامل، معرفي و حتي نشان دادن فرزند خود به قليلي از شيعيان خالص را امري اجتناب ناپذير مي ساخت. چنانكه <حسين بن ايوب بن نوح> ـ يكي از وكلا ي امام هادي(ع) ـ مي گويد: ما چهل نفر بوديم كه به اتفاق عثمان بن سعيد ـ يكي از وكلا ي بعدي امام زمان (عج) ـ براي پرسش از جانشين امام عسكري(ع) خدمت آن حضرت رسيديم. <عثمان بن سعيد> بپا خاست و گفت: مي خواهم از موضوعي سوال كنم كه تو نسبت به آن از من داناتري. امام (ع) او را امر به نشستن نمود، مدتي گذشت و پس از گفت وگويي مختصر، پسري نوراني كه شبيه ترين مردم به امام عسكري(ع) بود، وارد شد، امام (ع) فرمود: <اين امام شما بعد از من و جانشين من در ميان شماست، فرمان او را اطاعت كنيد! و پس از من اختلا ف نكنيد>...!
گسترش شبكه وكالت و نمايندگي

آماده سازي شيعيان براي رويارويي با دوران غيبت امام معصوم(عج) در حقيقت از مهمترين اقدامات اساسي و حساس امام حسن عسكري(ع) بايد شمرده شود. بايد اذعان كرده مردمي كه 250 سال بدون واسطه مي توانستند با حجت الهي تماس بگيرند و مسائل و مشكلا ت خود را در هر زمينه با او در ميان بگذارند، آماده نبودند تا يكباره و بدون مقدمه به دوران غيبت امام معصوم گام نهند. بعلا وه مشكلا ت اعتقادي و شبهه هايي كه در اين زمينه در جريان بود به اين عدم آمادگي دامن مي زد، هر چند آنها با مطلبي به عنوان <غيبت امام معصوم> بيگانه نبودند ولي عوارض اين مسئله را در مرحله عمل نمي شد ناديده گرفت. اساسي ترين تدابير امام عسكري(ع) در اين زمينه گسترش شبكه وكالت و نمايندگي ـ كه عمدتا از زمان امام جواد (ع) شروع شده بود ـ و نيز تقويت و راه اندازي پيك و رابط با شهرهاي ديگر بود.
بيان شمه اي از گفتار و هدايت امام(ع)

در كلمات كوتاه امام حسن عسكري(ع)، حكمت و هدايت و فضائل اخلا قي و دعوت به شناخت خدا و اطاعت از او را مي خوانيم و مي بينيم كه اين گفتار حكيمانه، داراي تحليل هاي اجتماعي و ارزش روحي و تعبدي است. اين فيلم به بخشي از آنها در زير اشاره مي نمايد:

1) مجادله مكن، چون ارزش تو را از بين مي برد.

2) مزاح مكن، چون بر تو جري مي شوند.

3) به همه سلا م كردن و در مجلس پايين تر از مقام خود نشستن، نشانه فروتني است.

4) از جمله مصيبت هاي كمرشكن اين است كه همسايه اشان، نيكي هايش را سرپوش گذارد و بدي هاي همسايه را افشا نمايد.

5) كليد هر شري، غضب است.

6) قلب احمق، در دهان او و دهان حكيم در قلب اوست.

7) كمترين آسايش را در بين مردم كينه توزان دارند

8) دوست مرد نادان، در رنج و زحمت است

9) جرات و جسارت فرزند نسبت به پدر در كودكي، موجب نافرماني و عاق شدن او در هنگام بزرگي است.

10) عبادت به زيادي نماز و روزه نيست، بلكه به فكر زياد درباره كار خداست.
شهادت امام

آنچه ذكر شد و بسياري ديگر از ظرايفي كه امام در امر هدايت شيعيان رعايت مي فرمودند، سبب شد تا معتمد عباسي، تمام توان خود را بكار گيرد تا با تحميل اذيت و آزار فراوان روحي و جسمي و زنداني كردن امام حسن عسكري(ع) را در بخش بيشتر عمرش و همچنين مسموم كردن مخفيانه امام آن حضرت را به شهادت رساند. البته پس از اينكه معتمد خود را به اين ننگ ابدي آلوده ساخت و امام را در هشتم ربيع الا ول سال 260 هـ. ق به شهادت رساند، تمام توان خود را بكار گرفت تا افكار عمومي را به گونه اي منحرف كند تا شهادت امام را مرگ طبيعي جلوه دهد كه خود اين ماجرا، بحث مفصلي را مي طلبد.
كلا م آخر

اينكه بايد اعتراف كرد، پيام اين همه تلا ش آن است كه نظام مبتني بر ولا يت امام معصوم(ع) ارزان به دست ما نرسيده است كه آن را به آساني وانهيم به ياد امام معصوم بودن و معرفت آن حضرت، پاسخي مثبت به اين همه تلا ش است، براستي چقدر در اين زمينه ها مي كوشيم؟

***