بازگشت

نور اليقين


امشب شب ميلاد آن نور خدايي است

كار تمامي جهان امشب گدايي است

حالا اگر بيگانه هم هستي بيا تو

اين خانه از اول سراي آشنايي است

در امتحان عاشقي دلها محك خورد

اين آزمون امشب شده بر پا!...نهايي است

مي خوانم از روي شعف آيه به آيه

مولود قرآني ما چون هل اتي يي است

حتي اگر از زائران مشهدم من

اما دلم حال و هوايش سامرايي است



حسن خدا حصن حصين آمد به دنيا

ابن الرضاي سومين آمد به دنيا





بايد گل افشاني كنيم امشب جهان را

بايد وداعش كرد اين فصل خزان را

در عمق چشمهاي نرگس وار مستش

بايد ببيني از كران تا بي كران را

توفيق اگر شد شاملت در صف بيا تا

نوبت اگر شد هديه گردانيم جان را

شكرانه چند ركعتي با مهر تربت!...

بايد جلو انداخت يك ذره اذان را

حالا اگر اشكي سرازير است يكسر

بايد بدانيم قدر اين آب روان را



آن مه لقاي مه جبين آمد به دنيا

ابن الرضاي سومين آمد به دنيا





زيبا نسيمي در فضاي دل وزيده است

از آسمانها تا زمين نوري رسيده است

ديگر چرا از گفتنش بايد حذر كرد؟

حالا كه لحظه لحظه ي خوب سپيده است!...

در آينه عكس امام مجتبي بود

چونكه خدا از نو حسن را آفريده است

اين چشمهاي من نفس ديگر ندارند

دل در ميان سينه از بس هي تپيده است

ديوانه ام ديوانه ام ديوانه ي او

كار جنون من عجب بالا كشيده است



نور سماوات و زمين آمد به دنيا

ابن الرضاي سومين آمد به دنيا





رفته به رفته وقت ما ديگر تمام است

اما شروع لحظه هاي اين امام است

مستم وَ هوشياري نمي دانم وَ اكنون

جز باده هر چيزي به من امشب حرام است

الحمدلله آن پرستويي شدم من

كه تا ابد ماواي او بر روي بام است

وقتي كه محو ليل گيسويش شدم من

ديگر سحر حتي برايم عين شام است

حرز امام عسگري روي لبم هست

حرزي كه بر روي لبم دائم،مدام است



نور اليقين حق اليقين آمد به دنيا

ابن الرضاي سومين آمد به دنيا

***